یکی از نیکوترین و اساسیترین روشهای تربیت، روش محبت است که بیشترین تناسب را با فطرت و سرشت انسانی دارد. مطالعات انجامشده به روش تحلیلی ـ توصیفی، حاکی از این مطلب است که نیروی محبت در تربیت، نیرویی زمینهساز، بازدارنده و برانگیزاننده است و اگر به اعتدال به کار گرفته شود، تأثیر شگرفی در نزاهت آدمی و تحقق تربیت کمالی دارد. نیروی محبت از نظر تربیتی، نیروی عظیم و کارساز و بهترین تربیت آن است که بدین روش تحقق یابد. مهرورزی و محبت، قانونی است که سلامت، سعادت، شادمانی، هماهنگی و کامیابی را برای آدمی به ارمغان میآورد؛ به شرط آنکه آدمی بداند چگونه و به چه اندازه از این اکسیر حیات استفاده کند تا گرفتار افراط و تفریط که هر یک عوارض نامطلوبی در تربیت دارند، نشوند. اگر فرزند احساس کند که در دل و قلب والدین جای دارد، نمیتواند به راحتی با آنها مخالفت کند. آنچه والدین را به فرزندان پیوند میزند، محبت است. هر چه پیوند عاطفی میان والدین و فرزندان محکمتر باشد، صداقت و یکرنگی و صفای بیشتری میان آنها رواج خواهد یافت. البته همه والدین محبت قلبی به فرزندان خود دارند، فقط باید از نیروی معجزهآسای مهر و محبت در تربیت فرزندان استفاده کنند. از آنجا که محبت یک نیاز طبیعی است، وجود و عدم آن در تعادل و عدم تعادل روح تأثیر فراوانی دارد. فرزندی که در محیط گرم محبت، پرورش مییابد، روانی شاد و دلی آرام و با نشاط دارد. به زندگی امیدوار و دل گرم است و خود را در این جهان پرآشوب تنها و بیکس نمیداند. در پرتو محبت، صفات عالی انسانیت، عواطف و احساسات فرزند نیز به خوبی پرورش مییابد که نتیجه آن، پرورش انسانی متعادل خواهد بود. احساس محبوبیت، در آرامش فرزند مؤثر است و این آرامش، در سلامت اعصاب و جسم تأثیر بسزایی خواهد داشت. برای تبیین این مسائل، ابتدا «نوع و شیوههای ابراز محبت» بیان و سپس «تأثیرات تربیتی محبت» ارائه خواهد شد.