پاسدارى از حرمت سالخوردگان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

پژوهشگر و دانش‌آموخته حوزه علمیه

10.22081/rt.2015.69784

چکیده

«هُوَ الَّذِى خَلَقَکم مِّن تُرَابٍ ثمَّ مِن نُّطفَةٍ ثمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثمَّ یخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثمَّ لِتَبْلُغُوا أشدَّکمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شیُوخاً وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفى مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أجَلاً مُّسمًّى وَ لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ؛[1] او، کسى است که شما را از خاک آفرید، بعد از نطفه، سپس از علقه (خون بسته‌شده)، سپس شما را به صورت طفلى [از شکم مادر] بیرون مى‌‏فرستد. بعد به مرحله کمال و قوّت خود مى‌‏رسید و پس از آن، پیر مى‌‏شوید و [در این میان،] گروهى از شما پیش از رسیدن به این مرحله، مى‌‏میرند و در نهایت، به سرآمد عمر خود مى‏‌رسید، شاید اندیشه کنید.»
پس از سپرى‌شدن دوران جوانى و میان‌سالى، مرحله سالخوردگى شروع مى‌‏شود. اگرچه از قواى جسمى در این سال‌‏ها کاسته شده، اما کوله‌بارى از تجربه، رهاورد این دوره است. اگر آنچه سالخوردگان در خشت خام مى‏بینند، با قدرت جوانان آمیخته شود، نتایج شگرفی در زندگی به دست خواهد آمد.
برخی سالخوردگى را صرفاً ‏دوران انحطاط و سستی می‌دانند باید این نوع نگاه اصلاح شود و نگرش منفى و تأسف‌بار به این واقعیت زندگی نداشت. این دیدگاه که پیرى و سالمندى را تنها از دید ضعف قوا و مریضی بدن یا ضعف دید و گوش و دیگر حواس مورد توجه قرار دهد، اشتباهى بس بزرگ است؛ بلکه باید نسبت به جایگاه سالخوردگان توجه ویژه داشت و حرمت و احترام آنان را رعایت نمود.



[1]. غافر، آیه 67.

کلیدواژه‌ها