معادباوری، از اصول ادیان توحیدی است که بعد از توحید، مهمترین مسأله دینى است؛ زیرا مبدأ و معاد، مسیر زندگی انسان را تعیین و نگاه انسان به انسان و هستی را تغییر میدهد. امروزه اگر برخی را مشکلات روحی و روانی رنج میدهد، بدان جهت است که از دنیا و آخرت، تعریف صحیح و هدفمند ندارند. اگر انسان بداند که دنیا، مجموعهای از رنجها، تلخیها، لذتها، خواستهها و نخواستههاست، مطمئناً معنای «چگونه بودن»، «چگونه زیستن» و «چگونه مردن» را درک میکنند. بر این اساس همه انبیا دعوت به دو حقیقت «مبدأ» و «معاد»،[1] را در سرلوحه دعوت خود قرار دادهاند؛ زیرا باورهای آخرتنگرانه به این حقیقت نظر دارد که هدف نهایی از منظر اسلام، حیات جاودان آخرت و دنیا، مقدمهای برای آن است: «الدُّنْیَا خُلِقَتْ لِغَیْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا».[2] انسان آخرتگرا باور دارد که زندگی به این چند روز دنیا محدود نیست؛ بلکه آنچه پیشروی دارد، از مقایسه قطره به دریا نیز کمتر است: «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ».[3] بعضی جوامع اعتقادات دینی را مقولهای جدا از زندگی انسان، تعریف و امور دینی را رابطه فردی انسان با خدا تلقی نمودهاند و حال آنکه ایمان به خدا و روز قیامت در زندگی انسان نقش اساسی دارد. یکی از راههای نشان دادن این امر، مراجعه به متون دینی است. در این نوشتار برخی آثار فردی معادباوری از منظر قرآن و روایات بررسی میشود.
[1]. نساء :162.
[2]. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهجالبلاغه؛ تصحیح صبحی صالح، ص852.