روایات فراوانی در باره ضرورت اعتقاد به ولایت ائمه اطهار: و نیز فضایل شیعیان ایشان وجود دارد؛ از جمله اینکه به آنان بشارت آمرزش گناهان و رسیدن به رستگاری داده شده است. از سوی دیگر، روایات متعدد دیگری داریم که با عنوان «اوصاف الشیعه» نامگذاری شده است. این دسته روایات، اوصاف شیعه حقیقی را بر شمردهاند. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که زمینه صدور این دو دسته روایت، متفاوت بوده و همان گونه که قرآن با قرآن تفسیر میشود، در مورد روایات نیز باید همین کار را انجام دهیم. در واقع، میتوان گفت این دو دسته احادیث، جنبه تبشیر و انذار دارند و باید با هم در نظر گرفته شوند.
متأسفانه، مبلغان ما بیشتر به بیان روایات بشارتدهنده میپردازند و در نتیجه، گاه روایاتی که جنبة انذار دارد و بر انجام عمل صالح و دستورات اخلاقی تأکید دارد، تحت الشعاع احادیث مربوط به فضایل قرار میگیرد. از این رو، ممکن است برخی مخاطبان دچار توهم شوند که به صرف شیعه بودن و انتساب به ولایت مىتوان به نجات رسید. به قول شهید مطهرى: «بدبختانه، در اعصار اخیر فکر مرجئه در لباس دیگرى در میان عوام شیعه نفوذ کرده است. گروهى از عوام شیعه، صرفاً انتساب ظاهرى به امیر المؤمنین7 را براى نجات کافى مىشمارند. گمان مىکنند اعمال بد و گناهان شیعه همه بخشیده خواهد شد و به نظر مىرسد آنچه هیچ ارزشى ندارد، عمل است و شرط کافى براى سعادت، فقط این است که خود را شیعه بنامد و بس.»[1]
* استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب.
[1]. مطهری، مرتضی، عدل الهی؛ مجموعه آثار، قم: انتشارات صدرا، 1374ش، ج 1، ص 228 و 230.