مرگ، از مسائلی است که همزاد زندگی انسان بوده و از آغاز آفرینش، برای او اهمیت خاص دارد. انسان نمیتواند بپذیرد که مدت کوتاهی در دنیا زندگی کند و از متاع آن بهرهمند شود و ناگهان از دنیا برود.
تلاش برای شناخت مرگ، در حقیقت، تلاش برای شناخت زندگی است و اینکه زندگی چیست و چرا و چگونه باید زیست و چرا عمر به پایان میرسد و انسان پس از مرگ به کجا میرود.
بدون تردید، شناخت صحیح مرگ، به زندگی انسان معنا میبخشد و موجب هدفمندی آن میشود. از این رو، معادله مرگ را باید در کنار زندگی نهاد و آن را حل کرد که اگر چنین شود، زندگی انسان همراه با نشاط، آرامش و پیشرفت خواهد بود.
بنابراین، تأمل و تفکر در مورد مرگ ضرورتی بایسته است؛ اما از آنجا که جهان آخرت دور از دسترسِ آزمایش و تجربه است و این عرصه، عرصه ماوراء طبیعت است، تلاش عقلانی انسان در آن کارساز نخواهد بود، پس برای کسب معرفت، باید به منبع وحی روی آورد و به سراغ خالق هستی رفت و از هدف او از آفرینش انسان، جهان آفرینش و عالم آخرت، آگاهی یافت.