حادثه عاشورا از مهمترین رخدادهای تاریخ اسلام است که نهتنها به دلیل جنبههای اجتماعی و فرهنگی خود، بلکه از دیدگاه سیاسی نیز بسیار دارای اهمیت است. این واقعه نشاندهندۀ تعارضهای بنیادی میان حق و باطل، فضیلت و رذیلت و درنهایت مقاومت و سازش است. بنابراین آموزههای عاشورا میتواند نقشیمحوری در فرایند تربیت سیاسی افراد و جامعهای ایفا کند که به دنبال بهرهگیری از این حادثه هستند.
پس از سال 61 هجری، این رویداد در عرصه رفتار سیاسی الگوی بسیاری از حرکتها شده است: حرکت توّابین، مردم مدینه، قیام مختار، نهضت زید بن علی، قیام محمد نفس زکیّه و ابراهیم فرزندان عبداللّه ... تا قیام و نهضت مقدس ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) همه و همه با الهام از عاشورا سازماندهی شدهاند. گاندی نهضت عاشورا را الهامبخش خود در رهایی هندوستان میداند.[1] اقبال لاهوری نیز استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته است.
تربیت سیاسی در جایگاه روشنگریبخش و پرورش آگاهیهای سیاسی افراد و جامعه، باید از آموزههای عاشورا بهرهمند گردد. حماسه عاشورا بهمثابه الگویی برای تربیت سیاسی همه آحاد بشر، میتواند به تقویت افکار عمومی و ایجاد آگاهی سیاسی در جامعه و بصیرت ایشان کمک شایانی کند.
نوشتار حاضر به بررسی تربیت سیاسی از دیدگاه عاشورا میپردازد و میکوشد بر اساس آموزههای آن در تقویت و پرورش هویت سیاسی افراد و جامعه الگوی مطلوبی را تبیین کند.
[1]. سیدعبدالکریم هاشمینژاد، درسی که حسین به انسانها آموخت، ص 447.