بینشها و باورهای هر انسانی، به کنشها و رفتارهای او جهت میدهند. کسی که مرگ را نابودی میپندارد و بر این باور است که با رسیدن مرگ، فرصت زیستن او به تمامی پایان مییابد و حیاتی دیگر را در پیش ندارد، میل به دوریگزیدن از زشتیها در او کمرنگ میشود و عمدتاً سختی عملکردن به وظایف اخلاقی را به دوش نخواهد کشید؛ به همین دلیل اصلاح زندگی فردی و اجتماعی، ارتباطی عمیق با اصلاح باورهای اعتقادی و تصحیح نظام جهانبینی هر انسان دارد.
باورهای اعتقادی در مکتب امام حسین(ع) نیز نقشی تعیینکننده در صحنههای عمیق و دقیق واقعه کربلا داشتهاند. روح توحید، نبوت، امامت و معاد در جایجای حماسۀ حسینی بهروشنی دیده میشود؛ اما باور به معاد و زندگی پس از مرگ جایگاهی ویژه دارد. امام(ع) مکرر از معاد سخن میگوید و ارتباط حماسۀ خود با باور به معاد را تبیین میکند؛ حتی شب عاشورا هنگامی که بیتابی خواهرش را دید، با یاد معاد او را آرام کرد: وَ اعْلَمی أنَّ اهْلَ الاْرْضَ یَمُوتُونَ وَ اَنَّ اَهْلَ السَّماءَ لا یَبْقُونَ وَ اَنَّ کُلَّ شَیْیءٍ هالِکٌ اِلاّ وَجْهُ اللّهِ الذی خَلَقَ الاَرْضَ بِقُدْرَتِه وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فیعودون؛[1]
بدان که زمینیان خواهند مرد و آسمانیان نیز باقی نخواهند ماند و همه چیز غیر خداوند که زمین را با قدرت خویش آفریده است و مخلوقات را مبعوث میکند و به زندگی بعد از مگر باز میگرداند، هلاک خواهد شد.
امام حسین(ع) در اوج اعتقاد به معاد، این حماسه را آفرید و یاران حماسهآفرین او در کربلا نیز با این اعتقاد به جانفشانی پرداختند و خون خویش را نثار آن حضرت کردند. این امر بهروشنی در رجزهای امام و یاران ایشان دیده میشود.
سعید بن حنظله در برابر شمشیرها و نیزهها صبر پیشه میکند تا به بهشت و نعمتهای جاودانه و آرامشی حقیقی دست یابد که در آن است:
صَبْراً عَلَی الأسیافِ وَالأسِنّه
صَبْراً عَلَیْها لِدُخُولِ الْجَنَّه
وَحُورِ عینٍ ناعِماتٍ هنَّه
یا نَفْسُ لِلرَّاحةِ فاجْهَدَنَّه
یا نفس للراحة فاطرحنه
وفی طلاب الخیر فارغبنه[2]
جانفشانیها و ایثارگریهای رخداده در حماسه حسینی، در تاریخ بینظیر و کمنظیر است. باید دید چه نگاهی به مرگ و زندگی پس از آن، در ورای این صحنهآفرینیها وجود داشته است؟ همچنین باید نگاه آنان به مرگ و زندگی پس از آن، ژرفاندیشانهتر مطالعه شود. این نوشتار با همین هدف میکوشد مهمترین اوصاف و ویژگیهای برجایمانده در میراث روایی از امام حسین(ع) دربارۀ مرگ و حیات بعد از را تبیین و تشریح کند.
[1]. لوط بن یحیی ابومخنف، وقعة الطف، ص 201.
[2]. محمد بن ابیطالب حائری، تسلیة المجالس و زینة المجالس الموسم بـ«مقتل الحسین(ع)»، ج 2، ص 288.