تبلیغ دین از مسائل بنیادین و اصلی ادیان و مذاهب و لازمه حیات اجتماعی بشر است؛ بهگونهای که میشود تبلیغ را شرط استمرار حیات اجتماعی انسان دانست. این امر مهم وظیفه انبیا و رهبران دینی است. قرآن کریم رسالت پیامبران را تبلیغ و ابلاغ وحی میداند: «وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبین؛[1] وظیفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشکار نیست». تبلیغ دین یعنی رساندن آموزه و پیام دین به مؤمنان و مخاطبان که اگر این پیام به آنان نرسد از حرکت بهسوی کمال و اهداف خلقت بازمیمانند. به دلیل اهمیت و نقش مؤثر آن در زندگی فردی و اجتماعی، خداوند از مؤمنان میخواهد به آموزش و یادگیری آن اهمیت داده و آموختههای دینی خود را تبلیغ کنند: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ؛[2] شایسته نیست مؤمنان، همگی برای جهاد کوچ کنند؛ پس چرا از هر فرقه، دستهای کوچ نمیکنند تا در دین، آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی بهسوی آنان بازگشتند، بیم دهند. باشد که آنان از کیفر الهی بترسند». آنچه در اثربخشی تبلیغ و چگونگی ابلاغ پیام دینی مؤثر بوده و لازم است به آن توجه شود علاوه بر دقت در محتوای پیام «روش و نحوه انتقال پیام به مخاطب» است که در جایگاه یک هنر و حرفه، نیازمند مهارتآموزی است. پیروان ادیان و مذاهب نیز برای ترویج باورها و اندیشههای خود از مهارتها و روشهای تبلیغ بهره میبرند. ضرورت بهرهگیری از شیوهها و روشهای تبلیغ در مناطق مشترک، دوچندان است؛ زیرا در این مناطق، علاوه بر تسلط علمی بر محتوای تبلیغی، باید با مهارت خاص خود مخاطب را اقناع نمود و شبهات و خرافات را از ذهن او برطرف و آموزه صحیح دینی را در جان و فکرش نهادینه کرد. بهاختصار برخی از مهارتها و شیوههای تبلیغ در مناطق تلفیقی شیعه و سنی در متن پیش رو بیان میشود.