عامل اصلی قیام امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب بازگشت به قرآن و سنت و سیرۀ نبوی و علوی است. در عبارت آن حضرت مشکل مردم و جامعه و دولت در انحراف و تحریفی است که در طول پنجاه سال در میان امت رواج یافته و امور غیر دینی و خرافات به جای اسلام حقیقی نشسته و در حقیقت جامه و پوستین اسلام را وارونه به تن اسلام و مسلمین کرده اند. آن حضرت از اصلاح در امت جد خویش نه اصلاح در دین اسلام سخن میگوید. اصلاحگری ایشان در حوزۀ عمل اجتماعی و سیاسی است.
امام در وصیتنامهای به محمد بن حنفیه مینویسد: (إنّی ما خَرَجْتُ أشراً و لا بَطراً و لا مفسداً و لا ظالماً إنما خَرَجْتُ لِطَلبِ الْإصْلاح فِی اُمّةِ جَدّی...)[1] عامل اصلی قیام را توضیح میدهد؛ به این معنا که اگر یزید و یزیدیان وی را از بیعت کردن معاف میداشتند و اگر دعوت کوفیان هم نبود، امام به حکم وظیفۀ شرعی خویش نمیتوانست قیام نکند، زیرا تکلیف شرعی حکم میکرد که امر به معروف و نهی از منکر کند و در برابر ظلم سکوت نکند.
بنابراین عامل اصلیِ امر به معروف و نهی از منکر در قالب اصلاحات امت اسلام عمدهترین، ارزشیترین و اصلیترین عاملی است که موجب شد تا قیام حسینی شکل گیرد، زیرا بدبختی امتهای پیشین به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر و اصلاحگری مردمان آن بوده است. خداوند در قرآن میفرماید:
(فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیّة ینهون عن الفساد)؛[2]
چرا در نسلهای پیشین و گذشته عدهای مردم با مایه عقل و فکر و درایت نبودهاند که با فسادها مبارزه کنند تا این گونه دچار انحطاط و انقراض و عذاب نشوند؟
دربارۀ علت هلاکت قومی میفرماید:
آنان بدبخت و بیچارههایی بودند که از منکر نهی نمیکردند و با فساد مبارزه نمینمودند و بسیار رفتار و کرداری نابهنجار داشتند.[3]
از اینرو به امت اسلام فرمان میدهد که به عنوان یک وظیفۀ همگانی و همچنین به عنوان وظیفۀ خاص برای عالمان و اولوا بقیه میبایست امر به معروف و نهی از منکر و اصلاحگری را پیشۀ خویش کند.[4]
به نظر قرآن راه رستگاری و سعادت در دنیا و آخرت بر عمل به وظیفۀ نظارت همگانی است؛ زیرا بدون نظارت همگانی هنجارها جای خود را به ناهنجاریها میدهد و رفتارهای نادرست بر جامعه حاکمیت مییابد.
امر به معروف و نهی از منکر یک اصل اجتماعی است و متوجه به حوزۀ عمل و هنجارهای اجتماعی و سیاسی میباشد. از این رو یک اصل عملیاتی و اجرایی در حوزۀ عمل اجتماعی است و ارتباط تنگاتنگی با جامعه دارد. تأکید قرآن بر این که راه دستیابی به فلاح و رستگاری در آن نهفته است به معنای آن است که رستگاری در اندیشه و بینش قرآنی ارتباط تنگاتنگی با اصلاحات و رفتار درست اجتماعی دارد.
از این روست که قرآن امر به معروف و نهی از منکر را هم در این آیه و همچنین در آیۀ 103 سورۀ آل عمران به اعتصام اجتماعی و اتحاد اسلامی مرتبط کرده است. دستور خداوند به این که: (ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر)، پس از دستور به: (واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا)، نشان میدهد که مراد از امر به معروف و خیر، چیزی جز امر اجتماعی نیست. از این رو گفته شده است که منظور قرآن از خیر در آیه همان اتحادی است که در آیۀ پیش بدان فرمان داده است. بنابراین لازم است که در میان امت جمعیتی نخبه و روشنگر و منتقد و مصلح باشد که به عنوان صاحبان خرد، مردم را به وحدت و اتحاد بخوانند و با مبانی و اصول تفرقه و عوامل آن جهاد و مبارزه کنند و اصول و مبانی اتحاد را تحکیم بخشند.
دفتر تبلیغات اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی وظیفۀ خود میدانند این رسالت بزرگ حسینی را تداوم بخشند و از مبلغان، سربازان فداکار حضرت بقیةالله(عج) که خود از اولوا بقیه هستند انتظار داریم با احیای این فرهنگ ناب، جامعه را به سوی خیر و صلاح راهنمایی کنند.
سازمان تبلیغات اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم