قرآن کریم به عنوان اصلیترین منبع معارف اسلامی میباشد که حکم قانون اساسی زندگی انسان را دارد؛ امّا این قانون اساسی چه مقدار به فضای جامعه اسلامی و خانههای ما راه پیداکرده است؟ و آیا ما پاسخی قانع کنندهای برای خدا و رسولش داریم،آنگاه که از محجوریت قرآن سوال میکنند؟ اصلاً مگر در جامعه ما شنیدن، خواندن قرآن و تدّبر و فهم قرآن رواج دارد که این سؤال را دریافت کرده باشیم. ای کاش به جای اینکه ما روز بازخواست و قیامت بر ظلمی که به خودمان کردیم، حسرت بخوریم، امروز این حسرت را به جان میخریدیم. آن روز دیگر دیر است که خود را بازخواست کنیم که چرا راه رسول را نپیمائیدیم؛ Gوَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًاًF؛ و روزی است که ستمکار دستهای خود را میگزد و میگوید: ای کاش با پیامبر راهی بر میگرفتم؛ ای وای و ای کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم».[1]
و آن روز در دادگاه الهی در برابر شکایت رسول خدا از مهجور بودن قرآن به دست ما، پاسخی نداریم. Gوَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًاF؛ و پیامبرخدا6 گفت: پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند».[2]