روابط بین عروس و داماد با خانواده همسر، از دیرباز در فرهنگ ایرانی و حتی در فرهنگهای دیگر، مسئلهای قابل اهمیت بوده است. اگر بگوییم رابطه عروس و مادرشوهر، جزء پیچیدهترین، معنادارترین و پرفراز و نشیبترین رابطهها در گستره روابط اجتماعی فرد پس از ازدواج است، بیراه نگفتهایم. زن و مرد، حتی با بیشترین تناسب، پس از ازدواج با اختلاف نظرها و سلیقههای مختلفی روبهرو میشوند که میان آنها و یا بستگان مرتبط با آنان وجود دارد؛ از جمله، بسیاری از مشکلات ارتباطی بین مادرشوهر و عروس، ناشی از نگرشهای نادرست، سوء تعبیرها، دلخوریهای مداوم، حساسیتها، توقعات بیجا، خودخواهیها، نداشتن شناخت کافی از یکدیگر و پیشزمینههای غرضورزانه است.
معمولاً عروسخانمها از بیاحترامی مادرشوهر و به رسمیت نشناختن هویت آنها و دخالتهای نابجا در زندگی زن و شوهر گله دارند و مادرشوهرها نیز از بیتجربگی و غرور عروس و بیتوجهی به شوهر و آشفتگی خانه و گوشسپردن مدام به حرفهای مادر و خواهرش شکایت میکنند. این مشکل، در واقع، چالشی فرهنگی است. در این نوشتار، به بررسی روابط عروس و مادرشوهر میپردازیم.