%0 Journal Article %T استقامت در دین‌وزری؛ بررسی عوامل و آثار آن در قرآن %J فصلنامه ره توشه %I معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم %Z 2821-2797 %A عیسی‌زاده, عیسی %D 2023 %\ 03/21/2023 %V 4 %N 13 %P 287-296 %! استقامت در دین‌وزری؛ بررسی عوامل و آثار آن در قرآن %K استقامت %K عوامل %K قرآن %R 10.22081/rt.2023.65414.1293 %X خداوند می‌فرماید: «الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ استَقموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائکَةُ اَلاّ تَخافوا و لا تَحزَنوا واَبشروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم تُوعَدُونَ، نَحنُ اَولِیاؤُکُم فِى‌الحَیوةِ الدُّنیا و فِى الأخِرَةِ وَلَکُم فیها ما تَشتَهی اَنفُسَکُم وَلَکم فیها ما تَدَّعونَ، نُزُلاً مِن غَفورٍ رَحیمٍ»:[1] کسانى که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنها نازل مى‌‏شوند که نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است. ما یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و در آخرت هستیم و براى شما هرچه بخواهید، در بهشت فراهم است و هرچه طلب کنید، به شما داده مى‏‌شود. اینها به عنوان پذیرایى از سوى خداوند غفور و رحیم است. استقامت و پایداری از عوامل مهمی است که در دستیابی هر فرد و جامعه‌ای به اهداف بلند، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ از همین‌رو خداوند پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان را به پایداری و استقامت فرمان داده است[2] و آثارارزشمندی را برای استقامت‌کنندگان اختصاص داده است.[3] استقامت در مکتب اسلام دارای جایگاه بسیار مهمی است؛ به گونه‌ای که به تعبیر ابن عباس هیچ آیه‌‏اى شدیدتر و مشکل‌تر از آیۀ امر به استقامت «وَاستَقِم کَما اُمِرت»[4] بر پیامبر خدا(ص) نازل نشد؛ بنابراین هنگامى که اصحاب از آن حضرت پرسیدند: «قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ(ص) قَدْ أسْرَعَ إِلَیْک الشَّیْبُ؟ قالَ شَیَّبَتْنِی هُودٌ و الوَاقِعَةُ و ...»:[5] چرا به این زودى موهاى شما سفید شد و آثار پیرى در شما نمایان گشته است؟ فرمود: مرا سوره هود و واقعه ... پیر کرد. آن حضرت بعد از نزول این آیه فرمود:«دامن به کمر بزنید، [که وقت کار و تلاش است] و نقل شده است بعد از آن پیامبر(ص) هرگز خندان دیده نشد».[6] [1]. فصلت:30 ـ 32. [2]. «فَاسْتَقِمْ کما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَک» (هود: 112)؛ «وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْت» (شوری: 15). [3]. فصلت:30 ـ 32. [4]. هود: 112. [5]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج 5، ص 405. [6]. جلال‌الدین سیوطی، الدر المنثور، ج 4، ص 408. %U https://rahtoosheh.dte.ir/article_73798_069afa5a334fa604df7f8b437e02f090.pdf